زمینه و هدف: علی رغم ارزش های تشخیصی ذکر شده برای سونوگرافی مغزی در نوزادان نارس، همچنان پروتوکل یکسان و قابل قبولی جهت غربالگری به وسیله سونوگرافی در نوزادان پرهترم تعیین نشده است. مطالعات قبلی انجام شده در مورد حساسیت و ویژگی سونوگرافی در پیشگویی نقصهای تکاملی آینده در نوزادان نارس دارای نتایج یکسانی نیستند علاوه بر آن مطالعات مشابهی در داخل کشور جهت تعیین زمان بندی و استفاده از سونوگرافی در اختلالات مغزی این نوزادان وجود ندارد و لذا این مطالعه به بررسی یافتههای سونوگرافی در نوزادان نارسی که از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲ در بیمارستان شریعتی بستری شدند پرداخت.
ابزارها و روشها: تمام نوزادان بستری که دارای معیارهای ورود بودند، به صورت آینده نگر وارد مطالعه شدند و سونوگرافی در ۴۸ ساعت اول تولد برای همه نوزادان انجام شد و در صورت داشتن یافته غیرطبیعی مجدداً هر هفته سونوگرافی مغزی تا زمان ترخیص انجام شد. همچنین برای نوزادانی که دارای سونوگرافی نرمال بودند، سونوگرافی تکرار نگردید. سونوگرافیها به وسیله یک نفر فرد ماهر در زمینه انجام سونوگرافی مغز نوزادان در سطوح ساژیتال و کرونال انجام شد و سایز کورپوس کالوزوم، ونتریکول لترال، فیشر بین نیمکره ها، فضای ساب آراکنوئید اندازه گیری شد. همچنین نواحی غیرطبیعی کیستیک در ماده سفید و ماده خاکستری ارزیابی گردید و مواردی که به عنوان یافتههای غیر طبیعی تلقی شدند ثبت گردید.
نتایج: در پایان مطالعه حاضر تعداد ۱۰۰ بیمار وارد مطالعه شدند. فراوانی GHM در نوزادان مطالعه ما ۲۸ مورد (۲۸%) بود. در نوزادان مورد مطالعه ما از بین ۲۸ نوزادی که GHM داشتند، ۱۸ نوزاد پسر و ۱۰ نوزاد دختر بودند. از این نظر اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت (502/0p=). همچنین ۷ تن از این نوزادان با زایمان طبیعی و ۲۱ تن با سزارین متولد شده بودند. از این نظر اختلاف معناداری بین دو گروه وجود داشت (010/0p=). در نوزادان مورد مطالعه ما میانگین سن بارداری در گروهی که خونریزی ۲۹ هفته و در گروهی که خونریزی نداشتند ۳۱ هفته بود (005/0p=). همچنین میانگین وزن نوزادان در گروهی که خونریزی داشتند ۱۲۹۲ گرم و میانگین در گروهی که خونریزی نداشتند ۱۴۹۹ گرم بود (035/0p=). در هر گروه بیشترین میزان فراوانی مربوط به مرتبه اول بارداری بود (667/0p=). از نظر بررسی درجه خونریزی در نوزادان، خونریزی درجه۲، ۱ با ۲۳ مورد (۱/۸۲%) از بیشترین فراوانی برخوردار بود. خونریزی درجه ۳و۴ هر کدام با مورد(۱/۷%) و خونریزی درجه ۲، ۱ مورد (۶/۳%) را به خود اختصاص داده بودند. از نظر بررسی فراوانی پری ونتریکولارلکومالاسی کیستیک (PVL) در نوزادان، تنها ۶ مورد(۶%) پری ونتریکولارلکومالاسی کیستیک داشتند. اما هیچ یک از نوزادان مطالعه ما پری ونتریکولارلکومالاسی غیر کیستیک نداشتند.
نتیجه گیری: در پایان مطالعه و به عنوان نتیجه گیری نهایی میتوان بیان کرد، شیوع IVH در بیماران مطالعه ما تقریباً نزدیک به سایر مطالعات داخلی بود، اما به میزان قابل توجهی بیشتر از مطالعات غربی بوده است. همچنین بررسیها نشان میدهد میزان شیوع IVH طی سالهای اخیر کاهش یافته است که با توجه به بهبود مراقبتهای دوران بارداری و زایمان به نظر میرسد طبیعی باشد. با توجه به این که طبق نتایج مطالعه ما و دیگر مطالعات به نظر میرسد عواملی چون سن بارداری، وزن هنگام تولد و روش زایمان میتوانند بر میزان شیوع IVH تاثیر گذار باشند، باید مطالعات مورد – شاهدی برای بررسی دقیق تر تاثیر این عوامل صورت گیرد. همچنین نیاز به انجام مطالعات با حجم نمونه و دقت بیشتر در سطح کشور احساس میشود تا بتوان با آگاهی از عوامل مستعد کننده، با انجام اقدامات درمانی و پیشگیرانه لازم، جهت کاهش شیوع IVH اقدام نمود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |