1- آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران 2- دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، ایران ، tehrani.hadi420@gmail.com
چکیده: (16057 مشاهده)
مقدمه و هدف: ارتباط بین فردی فرآیندی رودر رو، پویا، هدفدار و مشارکتی است. از جمله شاخصهای مهم برنامه مردم سالم تا سال 2010 ارتباطات مؤثر است و ارتباط بین بیمار و پرستار فرصتی در راستای کوتاه کردن روند بیماری و سرعت بخشیدن بهبودی است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزشی بر اساس الگوی بزنف در ارتقای مهارتهای ارتباطی بین فردی پرستاران بیمارستان بوعلی قزوین انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی 20 نفر از پرسنل پرستاری بیمارستان بوعلی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند شرکت داشتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه تنظیم شده براساس مدل بزنف بود .مداخله آموزشی در قالب تشکیل جلسات آموزشی به صورت بحث گروهی با حضور پرستاران در زمینه مهارتهای ارتباطی با بیمار به همراه ارایه بسته آموزشی در قالب کتابچه آموزشی و لوح فشرده صورت گرفت. در نهایت دادههای هر بخش از مطالعه با بهکارگیری آزمونهای آماری توصیفی، Pair –T test استفاده از نرمافزار SPSS/Win14 آنالیز و تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین میزان نگرش و آگاهی پرستاران نسبت به مهارتهای ارتباطی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری با هم داشتند (05/0p<). از نظر پرستاران مهمترین عوامل مؤثر در برقراری ارتباط مؤثر بین فردی فاکتورهایی چون میزان خوش آمد، تماس چشمی، برقراری ارتباط گرم و عدم قطع صحبت بیمار میباشد و میزان عوامل مذکور بعد از مداخله دارای تفات معناداری بودند. ( 05/0=p)
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش توانمندی ارتباطی در مراقبت بهداشتی ناکافی و نارسا است و فراگیری و آموزش مهارتهای ارتباط بین فردی برای پرستاران امری حیاتی و ضروری است و در واقع مهمترین نیاز آموزشی پرستاران آموزش مهارتهای ارتباطی میباشد.
Zarei F, Shojayizade D. The Effect of Educational Intervention Based on BASNEF Model to Improve Interpersonal Communication Skills of Nurses. aumj 2012; 1 (3) :173-178 URL: http://aums.abzums.ac.ir/article-1-55-fa.html
زارعی فاطمه، تقدیسی محمدحسین، صلحی مهناز، طهرانی هادی، شجاعیزاده داوود. بررسی تأثیر برنامه آموزشی بر اساس الگوی بزنف در ارتقای مهارتهای ارتباطی بین فردی پرستاران. نشریه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی البرز. 1391; 1 (3) :173-178