۹ نتیجه برای علوم پزشکی
۱ لاله پیاهو، ۲ بیتاله علیپور، ۳ جلیل بغدادچی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان، بیماری مزمنی است که شیوع آن، طی سالهای اخیر رو به رشد است. عوامل مختلف وارثتی و محیطی در بروز آن نقش دارند. از بین عوامل محیطی میتوان به تعادل انرژی و عادات غذایی اشاره کرد. تغذیه بدلیل دارا بودن عوامل محافظ و مضر، نقش مهمی را به ترتیب در پیشگیری یا بروز سرطان ایفا میکند. هدف مطالعه حاضر، بررسی سطح آگاهی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز در ارتباط با نقش تغذیه و سرطان بود. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی ۵۶۵ (۲۱۹ مرد و ۳۴۶ زن)، دانشجوی ترم آخر دانشگاه علوم پزشکی انجام گرفت. پرسشنامهای که شامل سوالاتی در ارتباط با ویژگیهای دموگرافیکی دانشجویان و بررسی میزان آگاهی آنها بود، توسط دانشجویان تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها توسط روشهای آماری توصیفی و به صورت فراوانی و درصد ارائه شد و برای بررسی ارتباط بین دانش تغذیهای با متغیرهای دموگرافیکی از ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. یافتهها: ۴/۱۳%از دانشجویان آگاهی کم، ۴۱% آگاهی متوسط، و ۶/۴۵% آگاهی بالایی داشتند. ارتباط بین متغیرهای رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی، گذراندن واحد درسی تغذیه در طول تحصیل و منبع کسب دانش تغذیهای با میزان دانش تغذیهای دانشجویان معنیدار و جنس و سن معنیدار نبود. نتیجهگیری: عوامل تغذیهای نقش مهمی در بروز سرطان دارند و آگاهی افراد در این زمینه، نقش مهمی دارد. در این مطالعه، دانشجویان علوم پزشکی بهعنوان گروه مرتبط با سلامتی عمومی، از آگاهی کافی برخوردار نبوده و لذا استفاده از روشهای آموزشی مناسب برای ارتقای آگاهی آنها، میتواند راهکار مناسبی باشد.
۱ سیامک امیری، ۲ مرجان حاج فیروزآبادی، ۳ توران بهرامی باباحیدری، ۴ لیلا ساداتی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی مفهومی فراتر از سلامت جسمانی بوده و از شاخص های مهمی است که اندازه گیری آن در تحقیقات مختلف سلامتی به عنوان یکی از پیامد های مهم به صورت مستقل، لازم و ضروری است. محیط کار از محرکهای فیزیکی، روانی و اجتماعی تشکیل شده که هر کدام از این عوامل می تواند عامل ایجاد تنیدگی باشند و این استرسها و فشارها بر رفاه فیزیکی، رفاه روحی- روانی، سلامتی و عملکرد آن اثر نامطلوبی دارد. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت زندگی و عوامل مؤثر برآن در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت . مواد و روشها: این پژوهش از نوع مقطعی-توصیفی میباشد. در مطالعه حاضر ۱۰۰ نفر از کارکنان شاغل در دانشکده پزشکی و کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال۱۳۹۰ شرکت نمودند. نمونه گیری به صورت سرشماری از کارکنان انجام گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و پرسشنامه جمع آوری اطلاعات دموگرافیک افراد بود. نتایج: این مطالعه نشان داد که۵۱% کارکنان کیفیت زندگی خود را در حد متوسط و ۶٪ آنان کیفیت زندگی خود را ضعیف گزارش کرده اند. همچنین در بعد جسمی کیفیت زندگی ۳۴% خوب، ۵۹% متوسط و ۷٪ ضعیف بود و در بعد روانی کیفیت زندگی۳۳% خوب، ۶۴% متوسط و ۳% ضعیف . در بعد روابط اجتماعی کیفیت زندگی، ۲۸% خوب، ۵۹% متوسط و ۱۳% ضعیف بوده اند. همچنین در بعد سلامت محیطی، کیفیت زندگی در ۳۶% خوب، ۵۵% متوسط و ۹٪ ضعیف گزارش شده است. نتایج آزمون پیرسون نشان داد که بین کیفیت زندگی و کاهش تعداد فرزندان (۰۰۱/۰P=) و همچنین بین کیفیت زندگی و افزایش سنوات خدمتی (۰۰/۰P=) رابطه معناداری وجود دارد و بین کیفیت زندگی و سن و همچنین بین کیفیت زندگی و میزان درآمد رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان میدهد که بین کیفیت زندگی و نوع استخدام رابطه معناداری وجود دارد (۰۱۷/۰P=). نتیجهگیری: کیفیت زندگی در اکثر کارکنان در حد متوسط بوده است و عواملی چون تعداد فرزندان، سنوات خدمتی، میزان درآمد و نوع استخدام در کیفیت زندگی آنان تأثیر گذار میباشد .
مرجان حاج فیروزآبادی، سیامک امیری، توران بهرامی، سحر خوشکشت،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی مرحله گریزناپذیر از تحول آدمی است که به دلیل حساسیت ویژه همواره موردتوجه واقعشده است. نوجوانی و اوایل جوانی زمانی مناسب برای شکلگیری هویت (احساس و مفهومی از خود) است که تاریخچه گذشته فرد و توانمندیهای موردنیاز برای سلامت روانشناختی در بزرگسالی را درهم میآمیزد. یکی از جدیترین خطرات این دوران گرایش نوجوان به مواد مخدر و سوءمصرف مواد است و یکی از شایعترین اختلالات در دوره نوجوانی و جوانی است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان سبکهای هویت و سوءمصرف مواد در دانشجویان است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه همبستگی و از نوع مقطعی است که بر روی ۳۳۹ نفر از دانشجویان پسر که در دانشکدههای مختلف دانشگاه علوم پزشکی البرز مشغول به تحصیل بودند انجامشده است .نمونهگیری به روش سرشماری صورت گرفت. جهت جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه استانداردشده سبک هویت (ISI-G۶) و پرسشنامه تشخیص افراد در معرض اعتیاد استفاده گردیده است. جمعآوری دادهها در یک مرحله و توسط پژوهشگر انجام گرفت و پسازآن دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS ویرایش ۱۸ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان میدهد که ۳۵,۸% دانش آموزان دارای سبک هویت اطلاعاتی و ۲۷.۴% آنها دارای سبک هویت هنجاری و ۳۶.۸% نیز دارای سبک هویت اجتنابی/ سردرگم میباشند. همچنین میزان گرایش به سوءمصرف مواد در کل نمونهها ۴۷,۳% است. نتایج آزمون کای دو نشان میدهد که بین گرایش به سوءمصرف مواد در دانش آموزان و سابقه اعتیاد (P=۰,۰۰۰) در خانواده و مصرف سیگار (P=۰,۰۰۰) رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که افراد با سبک هویت هنجاری تقریباً ۳ برابر شانس بیشتر برای گرایش به مواد و افراد با سبک هویت اجتنابی تقریباً ۶ برابر شانس بیشتر برای گرایش به مواد در برابر افراد با سبک هویت اطلاعی را دارا میباشند. افرادی که سابقه مصرف مواد در خانواده را ندارند ۶۶ درصد شانس کمتری در مقایسه با افرادی که سابقه مصرف مواد دریکی از اعضای خانواده خوددارند برای گرایش به سوءمصرف مواد دارا میباشند.
نتیجهگیری: بین سبکهای هویتی و گرایش به سوءمصرف مواد در دانشجویان رابطه معنیداری (p=۰/۰۰۱ ) وجود دارد.
پروانه کریمپور آذر، سودابه شاپوری، هاجر زارعی، احمد سعیدی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: تأثیر فناوریهای اطلاعات در بهبود فرآیند آموزش و توانمندی اعضای هیات علمی در زمینههای تدریس و پژوهش سبب تحقق هر چه بیشتر رسالت و اهداف گسترده دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میگردد. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین استفاده از فناوری اطلاعات و توانمندی روانشناختی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز پرداخته شده است.
مواد و روشها: این پژوهش، مطالعهای کاربردی و از نوع توصیفی - پیمایشی بود و جامعه آماری شامل ۱۱۸ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال ۱۳۹۷ بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد شده توانمندسازی روانشناختی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده از فناوری اطلاعات بود. گزارهها براساس مقیاس لیکرت امتیاز داده شد و با توجه به سطح سنجش متغیرها، سوال و فرضیههای پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از بسته نرم افزاری SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین استفاده از فناوری اطلاعات و توانمندی روانشناختی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین مؤلفههای استفاده از فناوری اطلاعات (تدوین برنامههای درسی- اتخاذ روش تدریس مناسب- بهکارگیری روشهای متنوع ارزشیابی - مشاوره و راهنمایی فعال در تدریس) و توانمندی روانشناختی نیز ارتباط معنادار بود.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت توانمندی مدرسین و پیشبرد کیفیت آموزش ، فناوری اطلاعات میتواند مهارتهای پایهای کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار داده و تقویت نماید و در یک محیط فراگیر محور، سبب ارتقا گردد.
پروانه کریمپور آذر، سودابه شاپوری، هاجر زارعی، احمد سعیدی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تأثیر بازیابی تعاملی اطلاعات در بهبود فرآیند آموزش و توانمندی اعضای هیات علمی در زمینههای تدریس و پژوهش سبب تحقق هر چه بیشتر رسالت و اهداف گسترده دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میگردد. در پژوهش حاضر به آزمون و اعتباریابی مدل نقش بازیابی تعاملی اطلاعات در توانمندی روانشناختی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز پرداخته شده است.
مواد و روشها: این پژوهش، مطالعهای کاربردی و از نوع توصیفی -پیمایشی بود و نمونه آماری شامل ۱۲۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال ۱۳۹۷ بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته توانمندی روانشناختی و پرسشنامه محقق ساخته بازیابی تعاملی اطلاعات بود. گزارهها براساس مقیاس لیکرت امتیاز داده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از بسته نرم افزاری SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بازیابی تعاملی اطلاعات در توانمندی روانشناختی اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز تاثیر مثبت و معناداری دارد.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت توانمندی مدرسین و پیشبرد کیفیت آموزش، بازیابی تعاملی اطلاعات میتواند مهارتهای پایهای کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار داده و تقویت نماید و در یک محیط فراگیر محور، سبب ارتقا گردد.
زهرا اسمعیلی آبدر، علیرضا امیرکبیری، فریده حقشناس، محمدرضا ربیعی مندجین،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: گسترش پژوهشهای پزشکی طی دهههای اخیر، ضرورت حاکمیت ارزشهای اخلاقی و نهادینه شدن اصول انسانی در مراکز علمی- پژوهشی را نمایان نموده است. وجود انحرافات و سوء استفادهها در مسیر پژوهش منجر به وضع قوانین اخلاقی و ایجاد نظارت دقیق شده است. هدف از این مطالعه، مروری بر عوامل موثر بر اخلاق در پژوهشهای علوم پزشکی میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر با جستجو به صورت مروری در متون موجود در پایگاههای اطلاعاتی فارسی و انگلیسی شامل Google scholars, SID, Magiran و PubMed با کلید واژههای اخلاق پژوهش، علوم پزشکی، عوامل فردی و عوامل محیطی در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۹ انجام گردید.
یافتهها: نتایج مطالعات بررسی شده عوامل موثر بر رعایت اخلاق پژوهش را در دو محور کلی عوامل فردی و عوامل محیطی گزارش داده اند. عوامل درونی همچون ناآگاهی پژوهشگر از موازین و قواعد اخلاق پژوهش، راحتطلبی و دستیابی سریع به نتیجه از طریق داده سازی و مدرکگرایی، باورهای دینی، شخصیت و نگرش پژوهشگر، وجدان پژوهشگر، رویکرد مدرک گرایی، مشکلات اقتصادی، محدودیتهای زمانی و تاثیرپذیری از محیط و اطرافیان عواملی هستند که بر میزان رعایت اخلاق پژوهش تاثیر میگذارند. عوامل بیرونی همچون کمبود زمان، فشارهای مالی و اقتصادی، اجبار دانشجویان به ارائه مقالات علمی و همکاری نکردن استادان در فرآیند کار دانشجو، نگرانی جهت پیدا کردن شغل آینده و از دست دادن شرایط استخدامی، جو رقابتی بین دانشجویان برای افزایش رزومه کاری، تأثیر و نقش استادان بر رفتار دانشجویان و به وجود آوردن جو رقابتی که بر اخلاق پژوهش موثر میباشند.
نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مرور شده، وضعیت کنونی اخلاق در پژوهش با وضعیت ایده آل فاصله دارد. و به جهت کاهش این فاصله اقدامات جدی و تغییرات اساسی پیشنهاد میگردد.
حسین رستمی، سعید عابسی، حسن الوداری، تورج حسن زاده ثمرین،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: تمام سازمان ها و شرکت ها خواه تجاری و خواه اداری بوسیله فکر و ایده افراد ایجاد شدهاند. سازمان های بصیر، با تصور درباره آنچه آینده می طلبد و نقشی که سازمان باید در آینده ایفا کند، باید از رقیبان خود یک گام جلوتر باشند. لذا هدف ما در این تحقیق دست یابی به مدلی جامع برای دانشگاه علوم پزشکی البرز با رویکرد سازمان بصیرت گرا است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش آمیخته متوالی (کیفی و کمی) در دو مرحله انجام شده است. در مرحله نخست، برای شناسایی عوامل مدل سازمان بصیرت گرا از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. مصاحبه شوندگان ۱۰ نفر از مدیران ارشد دانشگاه علوم پزشکی البرز بودند که بر اساس قاعده اشباع نظری با آنها مصاحبه شد. در مرحله دوم برای تعیین میزان اهمیت شاخص ها از روش دلفی استفاده گردید.
یافته ها: در این پژوهش، از طریق کدگذاری محوری ۷۲ شاخص شناسایی شدند که با توجه به شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین شده و الگوی نهایی ارائه شد. جهت مشخص نمودن اولویت عوامل مؤثر بر ظرفیتسازی برای سازمان بصیرتگرا و میزان اهمیت راهبردهای یافته شده در مصاحبه از روش دلفی استفاده گردید. ارزش های محوری، رهبری بصیر، ساختار شبکه ای، مربی گرایی، شایسته سالاری، دانش محوری، فرهنگ آئینی، تعهد و ریسک پذیری، هدف های بی باکانه و توانمند سازی در ایجاد سازمان بصیرت گرا از اهمیت بالاتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: آگاهی از شاخص های های سازمان بصیرت گرا و به طور اخص دانشگاه علوم پزشکی، به مدیران، کارکنان و پژوهشگران در درک و شناخت بهینه از سازمان بصیرت گرا در جهت ارتقای بهره وری کمک می کند.
سیامک امیری، توران بهرامی باباحیدری، مرجان حاج فیروزآبادی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: عزت نفس یکی از مولفه های مهم در حفظ سلامت روانی و جسمی است. افراد با عزت نفس بالاتر، انعطاف پذیرتر و قادربه پذیرش نقاط قوت و ضعف خود هستند. نتایج مطالعات نشان داده است که افزایش عزت نفس باعث افزایش اعتماد به نفس و کارایی در دانشجویان می گردد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط ابعاد مختلف عزت نفس و عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی- همبستگی در بین ۷۰۴ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال ۱۳۹۹ انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک جمع آوری گردید. نمونه ها به روش تصادفی و طبقه بندی شده و متناسب با تعداد دانشجویان در هر رشته انتخاب شدند. عملکرد تحصیلی دانشجویان با استفاده از میانگین معدل ترم های گذشته به روش خودگزارشی بدست آمد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار عزت نفس در بعد عمومی (۴/۱)۱۸/۲۴، بعد اجتماعی (۱/۷۹)۵/۰۳، بعد خانوادگی (۲/۱۵) ۵/۷ و بعد تحصیلی (۱/۶۷)۵/۶۵ بود. همچنین بین عملکرد تحصیلی دانشجویان و عزت نفس دانشجویان در بعد عمومی (۰/۰۱> p، ۰/۱۲=r )، بعد اجتماعی(۰/۰۱> p ، ۰/۱۴=r )، بعد خانوادگی(۰/۰۱> p، ۰/۲=r ) و بعد تحصیلی(۰/۰۱> p، ۰/۳۴=r ) آنها ارتباط معنی داری وجود داشت. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد که بعد عزت نفس تحصیلی بیشترین تاثیر را بر روی عملکرد تحصیلی داشت به طوری که با ثابت بودن بقیه متغیرها به طور متوسط با افزایش یک واحد در نمره عزت نفس تحصیلی عملکرد تحصیلی ۳۷ درصد افزایش پیدا خواهد کرد.
نتیجه گیری: بیشترین همبستگی بین بعد عزت نفس تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان وجود داشت. پیشنهاد می گردد جهت بهبود عملکرد آموزشی دانشجویان، مدرسین در کلاس درس و محیط های بالینی توجه بیشتری به بعد عزت نفس داشته باشند.
روح اله عسکری، میلاد شفیعی، مهلا امینی، مرضیه نجفی، فریماه شمسی، بهروز پورآقا،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی میزان ترک بامسئولیت شخصی به رغم تکمیل نشدن روند درمانی یکی از راه های آگاهی از میزان رضایت بیماران از محیط و سیستم درمان است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی علل موثر بر ترک اورژانس بامسئولیت شخصی بیمار در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش توصیفی و از نوع مقطعی می باشد که در سال ۱۴۰۰ در بخش اورژانس بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی البرز انجام گرفت. حجم نمونه شامل۲۰۰ نفر از بیماران ترک کننده اورژانس با رضایت شخصی به روش تصادفی طبقه ای بود. داده ها توسط چک لیست محقق ساخته جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی به وسیله SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین دلایل شناسایی شده برای ترک با مسئولیت شخصی از اورژانس بیمارستان های مورد مطالعه علل مربوط به آموزشی بودن (۵۰%) و نگرشی-احساسی(۳۰%)، و کمترین علل مربوط به تجهیزات، محیط فیزیکی و امکانات رفاهی (۱۲%) و فرایندهای اورژانس (۷%) بود.
نتیجه گیری: مطالعه و بررسی نظرات بیماران ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ نوع ﻧﺎرﺿﺎﻳﺘﻲ ﺑﻴﻤﺎران را از خدمات دریافتی ﻳﺎ وﺟﻮد ﻣﺸﻜﻠﻲ در فرایند ارایه خدمات را ﻛﻪ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ ﺗﻮﺟﻪ است، مشخص نماید. اقداماتی از جمله برنامه ریزی مناسب جهت آموزش دانشجویان و زمانبندی حضور رزیدنت ها و کارورزان در بخش اورژانس برای جلوگیری از شلوغی در این بخش و همچنین شناسایی عوامل موثر بر نگرش و احساس بیمار از جمله تشریح روند درمان برای کاهش میزان ترخیص با رضایت شخصی توصیه می شود.