۲۲ نتیجه برای آموزش
۱ توران بهرامی، ۲ لیلا ساداتی، ۳ احسان گلچینی، ۴ الهه محمودی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: جهت ارتقای کیفیت آموزش بالینی، بررسی مستمر وضعیت موجود، کشف نقاط قوت و ضعف و تقویت یا اصلاح آنها از ارکان اساسی محسوب میشوند و دانشجویان مهمترین منبع دسترسی به اطلاعات لازم در این زمینه میباشند. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل و هوشبری دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی البرز در سال ۱۳۸۹ انجام پذیرفت.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود که در سال ۸۹-۹۰در دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی البرز انجام شد و نظرات دانشجویان کارشناسی پیوسته گروه اتاق عمل و هوشبری در مورد وضعیت آموزش بالینی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار بررسی پرسشنامهای ۳۵ گزینهای محقق ساخته بود که به صورت خودایفا توسط دانشجویان تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS و روشهای آماری تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج بهدست آمده از این مطالعه نشان داد که مطلوبترین وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل مربو ط به حیطه برخورد با دانشجو بود در حالی که از نظر دانشجویان رشته هوشبری حیطه اهداف و برنامه آموزشی بالاترین سطح را به خود اختصاص داد. در مجموع، دانشجویان رشته اتاق عمل با میانگین امتیاز ۷۴ از ۱۰۰ وضعیت آموزش بالینی را مطلوب و دانشجویان رشته هوشبری با امتیاز ۵۳ وضعیت آموزش بالینی را نسبتاَ مطلوب توصیف نمودند.
نتیجهگیری: با توجه به لزوم کسب مهارت بالینی در رشتههای تخصصی چون کارشناسی اتاق عمل و هوشبری، به نظر میرسد لازم است تا در کنار توجه به مسائل آموزش تئوری، به وضعیت محیطهای بالینی نیز توجه بیشتری شود. به عبارت دیگر، محیط آموزش عملی باید به شکل علمی همراستا با اهداف آموزشهای نظری فراهم شود تا دانشجویان قادر باشند به توانمندیهای لازم در زمینه تخصصی اتاق عمل و هوشبری نائل گردند.
۱ علی طاهرینیا، ۲ لادن ابراهیم پوریان، ۳ یزدان محسنزاده،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: انفارکتوس میوکارد اولین علت مرگ افراد بالای ۳۵ سال میباشد.از آنجا که اغلب عوامل خطر بیماریهای قلبی با رفتار و آگاهی مرتبط میباشند.این مطالعه با هدف بررسی تأثیرآموزش بر اساس مدل اعتقاد سلامتی بر میزان آگاهی و عملکرد فعالیتی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد صورت گرفته است . مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی ۷۴ بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند.ابتدا اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه و چکلیست جمعآوری شد. پس از گذشت یک ماه ازمداخله از هر دو گروه اطلاعات جمعآوری و از طریق آزمونهای آماری تی استودنت، تی زوجی، تی مستقل، کای دو و کای اسکور تحلیل گردید. یافتهها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد دو گروه از نظر سنی همگن هستند (۴۹۶/۰=P).اختلاف معناداری بین جنسیت درهردوگروه بااستفاده ازتحلیل آماری کای اسکور وجودنداشت (۳۱۴/۰= P). همچنین بین سن و عملکرد فیزیکی و بین جنسیت و میزان آگاهی و بین جنسیت و نحوه عملکرد بیماران در دو گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: آموزش در چارچوب مدل موجب افزایش میزان آگاهی از بیماری و عوامل خطر و باعث بهبود عملکرد فعالیتی بیماران می شود.
۱ سمیه عربی، ۲ عصمت دانش، ۳ علیرضا کاکاوند، ۴ علیرضا سلیمینیا، ۵ مریم امیرغفاری،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثر بخشی برنامه گروهی" آموزش مدیریت والدین "بر کاهش نشانههای حاصل از اختلالهای بیرونی شده کودکان دچار نقص توجه/بیشفعالی بود. روش: نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون،پس آزمون،گروه گواه و پیگیری ۲ ماهه بود.جامعه آماری،کلیه والدین کودکان دچار این اختلال در استان البرز بودند که به درمانگاه اختلالات کودکی ونوجوانی دکتر مریم دلیلی از سال ۱۳۸۹ مراجعه میکردند و دارای پرونده بودند.از میان آنها ۳۰ کودک ۳تا ۱۰ساله و والدین آنها با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پس از رعایت معیارهای ورود پژوهش به دو گروه ۱۵ نفری همتا تقسیم شدند. ابزار پژوهش،پرسشنامه ارزشیابی رفتاری راتر ۱۹۶۴ بود که در مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. برنامه گروهی آموزش مدیریت والدین بارکلی ۱۹۸۷، در ۹ جلسه ۱ ساعته، هفتهای یکبار به والدین گروه آزمایش ارائه شد و در گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه بین گروهی تحلیل شد. یافتهها : یافتهها نشان داد آموزش مدیریت والدین، نشانههای اختلالهای رفتاری و نشانههای بیرونی شده، از جمله پرخاشگری، تکانشگری، بیش فعالی و اضطراب کودکان دچار نقص توجه/ بیش فعالی را در مقایسه با گروه گواه و پیش آزمون به طور معناداری کاهش داده است. نتیجهگیری: آموزش مدیریت والدین را میتوان به عنوان روش مؤثری در درمان نشانههای بیرونی شده کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی بهکار برد و از این روش همراه با سایر روشهای درمانی نظیر دارودرمانی، رفتار درمانی و جز آن که در مورد خود کودکان اجرا میشود، سود جست.
۱ علی محمد پروینیان نسب، ۲ محمد علی وجدانی محمودی، ۳ علی دهقانی، ۴ زهرا کشتکاران، ۵ علی کاووسی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: به طور طبیعی انتظار میرود که خدمات نظام سلامت مبتنی بر شواهد، روشها و تصمیم گیریهای علمی باشد، اما برخی از محققان فاصله تئوری و عمل را از مشکلات پرستاری ایران دانسته اند. از این رو این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه کارکنان آموزشی و بالینی نسبت به موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در پرستاری انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که بر روی ۱۱۰ نفر از کارکنان آموزشی(۴۰ نفر) و بالینی(۷۰نفر) بخشهای مختلف بیمارستان نمازی و اعضای هیئت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته بررسی موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد بود. ازآزمون های آماری توصیفی واستنباطی استفاده شد. یافتهها: از دیدگاه کارکنان بالینی، کافی نبودن تعداد پرسنل برای بهکارگیری مراقبت مبتنی بر شواهد با ۱/۸۷% و عدم آگاهی مدیران پرستاری نسبت به ضرورت مراقبت پرستاری مبتنی بر شواهد با ۸/۸۵%. و از دیدگاه کارکنان آموزشی کافی نبودن تعداد کارکنان با۵/۸۲٪ و نداشتن افراد آموزش دیده برای چگونگی بهکارگیری یافتههای تحقیقی در امر مراقبت مبتنی بر شواهد با۵/۷۷% را مهمترین مانع میدانستند. نتیجهگیری: عدم آگاهی مدیران، نداشتن افراد آموزش دیده و کمبود پرسنل، از دیدگاه کارکنان آموزشی و بالینی مهمترین موانع بودند. بنابراین پیشنهاد میگردد ازطریق برگزاری کارگاههای آموزشی، کنفرانسها و سمینارها و ایجاد تعامل با مراکز اجراکننده مراقبت مبتنی برشواهد واستفاده ازتجارت زندگی شده آنها با توجه به امکانات موجود اهمیت بیشتری داده شود.
فرزانه نوروزی، رحیم طهماسبی، آزیتا نوروزی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: عفونت ادراری دومین عارضه طبی شایع در بارداری بوده و عوارض مادری و جنینی به همراه دارد. لذا هدف از مطالعه اخیر مقایسه تاثیر آموزش به دو روش حضوری و غیر حضوری در ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت ادراری در زنان باردار بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی می باشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی، ۱۴۰ زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بوشهر در دو گروه (هر گروه ۷۰ نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. در گروه آموزش حضوری ۲ جلسه آموزش ۵/۱ ساعته بر اساس سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی به فاصله ۱ هفته برگزار شد. گروه آموزش غیرحضوری تنها کتابچه تنظیم شده بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی را دریافت نمودند. اطلاعات مربوط به آگاهی، سازههای الگو و عملکرد از طریق پرسشنامه محقق ساخته قبل از مداخله، ۱ هفته و سپس ۳ ماه بعد از آموزش جمع آوری شد. جواب آزمایشات ادراری قبل و سه ماه بعد از مداخله مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، دادهها توسط نرم افزار SPSS ویرایش ۲۰ با استفاده از آزمونهای مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: قبل از انجام مداخله آموزشی میانگین نمره آگاهی، رفتار پیشگیری کننده از عفونت ادراری و کلیه سازههای الگو در هر دو گروه یکسان بود. پس از انجام مداخله در گروه آموزش حضوری میانگین سازه های حساسیت، شدت، فواید و خودکارآمدی درک شده افزایش و سازه موانع درک شده کاهش معنی داری پیدا کرده بود (۰۰۱/۰p≤). در گروه آموزش غیر حضوری، نمره آگاهی و سازه های حساسیت، فواید و خودکارآمدی درک شده افزایش و سازه موانع درک شده کاهش معنی دار داشت. بعد از مداخله بین دو گروه از نظر سازه های حساسیت، موانع، خودکارآمدی، آگاهی و رفتار پیشگیریکننده تفاوت معنی داری وجود داشت (۰۰۱/۰ p≤).
نتیجهگیری: با توجه به تغییرات سازههای الگوی اعتقاد بهداشتی، آگاهی و عملکرد در هر دو گروه بعد از آموزش میتوان جهت آموزش مسائل دوران بارداری با توجه به مشکلات زنان باردار جهت مراجعه به درمانگاه، از طریق تنظیم کتابچههایی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی به زنان باردار آموزش داد.
زهرا نادریفرجاد، نورالدین یوسفی، سامان عبادی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: سندرم داون از متداول ترین اختلالات کروموزومی مادرزادی است که همیشه عقب ماندگی ذهنی را به درجات مختلف همراه دارد. یکی ازپیامدهای این سندرم، اختلالات زبانی، حافظه، یادگیری و خواندن میباشد. هدف کلی این مطالعه بررسی فرایند آموزش خواندن زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش آموزان سندرم داون است. این مطالعه قصد ارائه راهکار های علمی و برنامه آموزشی برای این گروه افراد با نیازهای ویژه را دارد.
مواد و روش ها: رویکرد تحقیقی این مطالعه مورد پژوهی است که فهم عمیق و چند جانبه از فرد و مسائل پیچیده را در زمینه واقعی آن با استفاده از روشهای متعدد جمع آوری داده فراهم میکند. جمع آوری دادهها بوسیله مشاهده مشارکتی، تصویر برداری، یادداشت برداری از جلسات بود. تجزیه و تحلیل دادهها به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفت .
یافتهها: بررسی دادهها و آزمونهای پس از مداخلات، حاکی از تغییرات قابل توجه در خواندن کلمات انگلیسی بود. فرد توانایی خواندن کلمات انگلیسی را به دست آورد. مداخلات فشرده و بهره برداری از نقاط قوت این افراد از جمله حافظه تصویری و روش چندحسی و همچنین کاهش فشار بر روی حافظه کوتاه مدت وشنیداری مفید است.
نتیجهگیری: علیرغم مشکلات ژنتیکی و شناختی و حافظه، افراد مبتلا به سندرم داون توانایی یادگیری کلمات انگلیسی و خواندن کلمات زبان دوم را دارند. نقاط قوت آنها مانند حافظه تصویری میتواند برای جبران کاستیها مورد استفاده قرار بگیرد. این مطالعه کاربرد های زیادی برای متخصصین پزشکی، مدرسین، والدین و همچنین برای تهیه و تدوین مطالب درسی دارد.
فاطمه زارعی، سیده آذر موسوی فرد، طیبه محمودی، وجیه الله الوندیان،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینهوهدف: اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار یکی از شایعترین بیماریهای شغلی است.این عارضه در بین دندانپزشکان درسطح جهان از شیوع بالایی برخورداراست. هدف ازاین مطالعه بررسی تاثیر آموزش دراصلاح پوسچر وکاهش این اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی ازکار بوده است .
مواد و روشها: دراین مطالعه توصیفی –تحلیلی ۶۰ نفر از دندانپزشکان شهرستان کرج در سه گروه آموزش چهره به چهره،گروه پمفلت وگروه شاهد مورد بررسی قرارگرفتند.شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک و ریسک فاکتورهای شغلی با استفاده از تکنیک ارزیابی سریع بدن( (REBA مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده ازآزمون تی زوج و ANOVA ارزیابی شدند.
یافتهها: ۶۰% افرادی که دراین تحقیق شرکت کردهاند در طی۱۲ماه گذشته در گردن خود احساس ناراحتی داشتهاند.گردن درد بر روی فعالیت ۷/۴۱% دندانپزشکان اثر منفی داشته است.۴۰% شرکت کنندگان در این پژوهش از مشکلات و اختلالات مربوط به شانه و ۷۵% نیز از کمر درد رنج میبردند .۴/۷۰% علت اصلی آن را شغل خود میدانند. ۵۰% دندانپزشکان از مچ درد رنج برده که به طبع این درد درمچ راست دارای شیوع بیشتری بوده است. در تحلیل واریانس بین سه گروه، اختلاف معنیداری وجود نداشت( ۳۲۱/۰p= ). همچنین سن و سابقه کاری سه گروه آموزشی با هم اختلاف معنیداری نداشت(۲۱/۰ p= ). آموزش حضوری(چهره به چهره) و آموزش به روش پمفلت در دو گروه آموزش چهره به چهره و گروه آموزش با پمفلت ( ۰۱۴/۰ p-value=) اثر گذار بوده و توانسته در نوع پوسچر دندانپزشکان اثر مثبت داشته باشد.
عفت هاتفنیا، پروانه کریمپور آذر، مریم خیریت،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: مقررات وآیین نامههای آموزشی از جمله مهمترین مقررات در دانشگاه محسوب می شوند چرا که محرک فعالیتهای اصلی دانشگاه به حساب می آیند در نتیجه قبل از هر اقدامی، آشنایی با قوانین و آیین نامه آن ضروری میباشد. این مطالعه با هدف بررسی آگاهی و نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز نسبت به آیین نامه آموزشی و ضرورت آموزش آن [P۳۱] انجام گرفت.
روش کار: جامعه پژوهش این مطالعه، را تمام دانشجویان کاردانی و کارشناسی دانشگاه که تمایل به شرکت در مطالعه را داشتند ، تشکیل داد . نمونهای به تناسب تعداد دانشجویان هر رشته انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه پژوهشگر ساخته با استفاده از منابع موجود بود که مراحل روایی و پایایی آن صورت گرفت . اطلاعات به دست آمده پس از کد گذاری به نرم افزار spss ویرایش ۱۹ وارد و همچنین با توجه به اهداف مطالعه از آمار توصیفی و آمار استنباطی جهت آنالیز دادهها استفاده شد .
یافته ها: نتایج نشان دادکه میانگین آگاهی دانشجویان رشتههای مختلف در خصوص مقررات آموزشی ۵۵/۹و میانگین نگرش نسبت به مقررات آموزشی و ضرورت آموزش آنها۲۴/۱۹می باشد. آنالیز واریانس نشان دادکه بین آگاهی با رشته تحصیلی و عملکرد تحصیلی ارتباط وجود دارد. همچنین آزمون کای اسکویر بین نگرش و ترم تحصیلی ، نگرش و رشته تحصیلی P=۰۰۰)) ارتباط معنا داری را نشان داد و بین نگرش و عملکرد تحصیلی ارتباط معناداری را نشان نداد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نمره بسیار پایین میانگین آگاهی دانشجویان از مقررات آموزشی و همچنین بالا بودن درصد نگرش مثبت نسبت به ضرورت و آموزش آنها، برنامه ریزی برای آموزش مقررات آموزشی به دانشجویان در این خصوص ضروری به نظر میرسد.
زهرا طیبی، راضیه لطفی، مهدی طیبی آراسته، سیامک امیری، مریم شیری،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: تجارب و مطالعات بسیاری در داخل و خارج از کشور حاکی از عدم برخورداری پرستاران تازه فارغ التحصیل از آمادگی لازم برای ورود به محیط کار میباشند و این موضوع با خطاها و آسیبهایی که ایجاد میکند، میتواند مشکلات فراوان و پیامدهای نامطلوبی برای بیماران به همراه داشته باشد. تاثیر بکارگیری پرستاران مجرب بالین تحت عنوان همکار آموزش بالینی به عنوان یکی از راهکارهای بهبود مهارتهای بالینی دانشجویان پرستاری در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت.
روش: مطالعه حاضر به روش اقدام پژوهی عملی و به صورت مقدماتی و تک مرحله ای انجام شد. کلیه دانشجویان پرستاری نیم سال آخر (۴۲ نفر) و ۲۰ نفر از پرستاران با تجربه بخشهای عمومی مرکز آموزشی درمانی مدنی به عنوان همکار آموزش بالینی، نمونههای این پژوهش را تشکیل دادند. ارتباط روزانه و جلسات ماهانه برای برنامه ریزی و مدیریت از آبان ۱۳۹۴ تا تیر ۱۳۹۵ برگزار شد. بسیج امکانات برای اقدام عملی طرح صورت گرفت. پس از اجرای برنامه، دادهها در دو بخش کمی(برگزاری آزمون آسکی- رضایت سنجی از دانشجویان) و کیفی(تبیین تجارب دانشجویان و همکاران آموزش بالینی) جمعآوری شد. تحلیل دادههای کیفی با نرم افزار MAXQDA انجام شد و دادههای کمی با نرم افزار spss صورت گرفت.
یافتهها: ویژگیهای معلم بالینی، ساختار بالینی، ارتباط دانشکده و بالین از طبقات ظهور یافته در بخش کیفی این مطالعه بود. در بخش آسکی، بیشترین امتیازها مربوط به ایستگاه درمان وریدی و احیای قلبی ریوی گزارش شد، به گونه ای که بیش از ۵۵ درصد دانشجویان در طیف عالی و خوب قرار گرفتند. کمترین نمرات در ایستگاه اخذ شرح حال و تشخیص پرستاری گزارش گردید.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه به عنوان مرحله مقدماتی یک مطالعه اقدام پژوهی، زمینه بسیار مناسبی برای برطرف نمودن مشکلات موجود و اصلاح فرایندهای حال حاضر فراهم میکند.
مهشید صفارپور، گلنار بهارلو، فاطمه سفیدی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: دندانپزشکی ترمیمی یکی از گرایشهای مهم دندانپزشکی است و ازاینرو توجه به پرورش دانشجویانی خبره که تمامی یا اکثر مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار را دارند از اهمیت ویژهای برخوردار است. ازاینرو هدف از انجام این پژوهش ارزیابی مقایسهای برنامه جدید درس ترمیمی با برنامه درسی قدیم از دیدگاه هیئتعلمی دانشگاههای منتخب کشور است.
روش کار: نظر ۴۷ نفر از اعضای هیئتعلمی گروه ترمیمی دانشکده دندانپزشکی دانشگاههای شهرهای تهران، قزوین، گیلان، شیراز و یاسوج در سال ۱۳۹۴ توسط پرسشنامه پژوهشگر ساخته که روایی و پایایی آن موردسنجش قرارگرفته و همچنین پرسشنامه دموگرافیک جهت گرفتن مشخصات فردی سنجیده شده است.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که رابطه بین کوریکولوم قدیم و جدید، معنادار است (P< ۰,۰۰۱۴) و کوریکولوم جدید دارای نقاط قوتی مثل ادامه و تکمیل مراحل درمانی بیماران براساس طرح درمان و آشنایی با قوانین فعالیت حرفهای دندانپزشکان در درس جامع دندانپزشکی است و نقاط ضعف آن انتقال مباحث باندینگ به دروس ترمیمی پیشرفته نظری زودهنگام برای دانشجویان است.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به تغییر در محتوای کوریکولوم و ارزیابی مقایسهای آن با کوریکولوم قبلی و محتوای مطالب تدریس شده، تغییرات برنامه درسی ترمیمی ازنظر اعضای هیئتعلمی دانشکدههای دندانپزشکی، خالی از ایراد نیست و استفاده از نتایج مقایسهای این کوریکولوم میتواند راهگشای اصلاحات بیشتر نقاط ضعف برنامه درسی ترمیمی گردد.
محسن اعرابی، مینا ابوالفضلی، شیرین ریاحی، صدیقه نصرتی، رامین تاجبخش،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بین محیط یادگیری و پیامدهای ارزشمند از قبیل رضایت، موفقیت دانشجویان رابطه آشکار وجود دارد. برای ارتقای کیفیت یادگیری لازم است تا نقاط ضعف محیط یادگیری شناسایی و برطرف شوند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی دیدگاه فراگیران پزشکی در خصوص محیط آموزشی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال ۱۳۹۶ بود.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی میان ۲۷ نفر از دانشجویان پزشکی در چهار بخش داخلی، کودکان، زنان و جراحی عمومی در چهار بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ۵۰ سؤالی DREEM در پنج حیطه ادراک دانشجو از یادگیری، ادراک دانشجو از اساتید، ادراک دانشجو از توانایی علمی خود، ادراک دانشجو از جو آموزشی، ادراک دانشجو از شرایط اجتماعی خود بود. دادههای حاصل توسط نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این پژوهش میانگین سنی شرکت کنندگان ۷/۰± ۴/۲۵ سال بود. میانگین امتیازات کسب شده در پنج حیطه ۹/۲۸±۸/۹۳ از حداکثر ۲۰۰ نمره محاسبه شد. میانگین نمره حیطه یادگیری ۶/۹±۸/۲۲، اساتید بالینی ۴/۹±۸/۲۳، درک از توانایی علمی خود ۲/۸±۷/۱۵، جو آموزشی ۹/۹±۳/۲۱ و شرایط اجتماعی خود ۲/۴±۱/۱۱ به دست آمد. میانگین نمره وضعیت آموزش بالینی در بخشهای مختلف تفاوت معنی داری با یکدیگر داشت (۰۰۳/۰ P=).
نتیجه گیری: وضعیت محیط آموزش بالینی از دیدگاه فراگیران رشته پزشکی دانشگاه در حد نیمه مطلوبی میباشد. برخی بخشها همچون بخش داخلی نیازمند توجه بیشتر از طرف مدیران و مسئولین دانشگاه میباشد.
فرشته عموزاده، پیمان هنرمند، علی مقدمزاده، رضا رستمی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: بیش¬فعالی یکی از شایعترین اختلالات عصبی رشدی دوران کودکی است؛ که منجر به مشکل در توجه و کنترل رفتارهای تکانشی میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازیهای رایانهای تجاری و آموزشی بر علائم بیش فعالی در دانش¬آموزان مبتلابه اختلال بیش¬فعالی/ نقص توجه است. مواد و روشها: در این پژوهش از بین ۷۶ دانش¬آموز مبتلابه اختلال بیش¬فعالی تعداد ۶۴ دانش¬آموز انتخابشده و بر اساس سن و جنس و نتایج پیش¬آزمون که بهوسیله ابزار کانرز و سوانسون انجام شد، به چهار گروه ۱۶ نفری کنترل، بازیهای رایانه¬ای آموزشی (شطرنج)، تجاری (فیفا) و ترکیبی تقسیم شدند و ۱۱ هفته متوالی و هفتهای یک جلسه، ۱ الی ۵/۱ ساعت به اجرای بازیها پرداختند همچنین گروه ترکیبی نیز ۱۱ هفته متوالی و هفته¬ای یک جلسه ۱ الی ۵/۱ ساعت به اجرای هر دو بازی پرداختند و پس از ۱۱ هفته، هر گروه بهطور مجدد موردبررسی قرار گرفت. پس از یک ماه یک آزمون پیگیری مطابق با پسآزمون صورت گرفت. برای تحلیل داده¬ها از آزمون پیرسون، تحلیل واریانس مرکب و یکراهه، آزمون پیگردی بونفرونی و توکی استفاده شد (۰۵/۰≥p). یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که بازی¬های رایانه¬ای تجاری (فیفا) و بازیهای رایانه¬ای آموزشی (شطرنج) باعث کاهش علائم بیش¬فعالی/نقص توجه در گروه¬ها شده است و تفاوت بین دو بازی معنادار نیست. نتیجه¬گیری: بنابراین پیشنهاد می¬شود از بازی¬های رایانه¬ای تجاری (فیفا) و بازی¬های رایانه¬ای آموزشی (شطرنج) برای کاهش علائم بیش¬فعالی/نقص توجه استفاده شود.
فروزان برارپور، فرشته کردستانی، معصومه آباد، یلدا دلگشایی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه موضوع توانمندسازی کارکنان در کانون توجه قرار دارد زیرا کارکنان توانمند، ماهر و با انگیزه بهتر خواهند توانست خود را با تغییرات وفق داده هم چنین رفتارهای توانمند در بیمارستانها میتواند منجر به پیشرفت در مراقبتهای بهداشتی درمانی گردد.
مواد و روشها: پژوهش حاضرکاربردی، از نظر نوع داده کمی و از نظر روش پیمایشی، مقطعی است که باهدف اعتباربخشی الگوی توانمندسازی ماماهای شاغل در بخش زایمان بیمارستانهای آموزشی تهران انجام شد. جهت اعتباربخشی۲۰ نفر از متخصصان و خبرگان زنان و مامایی و مدیریت آموزشی به شیوه نمونهگیری هدفمند و ۱۳۵نفر از ماماهای شاغل در بخش زایمان مراکز آموزشی درمانی شهر تهران به شیوه خوشهای طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از نظریه استراوس و کربین در مقیاس ۵ درجهای لیکرت بود. برای اعتباربخشی الگو از نرم افزار ۲۲ spss و آزمونهای آمار استنباطیt تک نمونه برای آزمودن فرضیه برابری میانگین نمونه با میانگین جامعه با توزیع نرمال استفاده شد.
نتایج: در اعتباربخشی الگو از نظر خبرگان با استفاده از آزمون t تک نمونه میانگین مؤلفه های تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل با میانگین جامعه به ترتیب با میانگین ۵۵/۴، ۵۵/۴، ۴۵/۴و ۶۰/۴ بالاتر از حد وسط بوده ( میانگین ۳)و بیانگر اعتبار درونی الگو از نظر خبرگان بوده است. هم چنین از نظر ماماها مؤلفههای تطبیق، قابلیتفهم، قابلیتتعمیم و کنترل به ترتیب با میانگین ۲۱/۴، ۲۳/۴، ۰۳/۴و ۰۵/۴ بالاتر از حد وسط بوده است و بیانگر اعتبار درونی الگو از نظر کاربران میباشد.
نتیجهگیری: الگو از نظر خبرگان و کاربران دارای اعتبار بوده و قابلیت بکارگیری در بخشهای زایمان بیمارستانهای آموزشی را دارد.
مینا امامی گوهری، محمدرضا صیرفی، امیرعباس واعظی، طاهره رنجبری پور، مریم مشایخ،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: کولیت اولسراتیو، یک بیماری التهابی مزمن با ماهیت ناشناخته و عودکننده است. استفاده از مداخلاتی که بتواند در پیشگیری از عود و یا بهبود علائم جسمانی مؤثر واقع شود، تأثیر زیادی در بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی این بیماران خواهد داشت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و پیگیری یکساله بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو شهر کرج بودند که جهت درمان در نیمه دوم سال ۱۳۹۷ به کلینیک گوارش بیمارستان باهنر مراجعه داشتند. نمونهای به حجم ۳۴ نفر از افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۷ نفر در گروه آزمایش و ۱۷ نفر در گروه گواه) قرار گرفتند. گروه آزمایش در دوازده جلسه آموزش ذهن مشفق گیلبرت (۲۰۱۰) شرکت کردند و برای گروه گواه یک کارگاه آموزشی سهساعته درباره بیماری کولیت اولسراتیو برگزار گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، فرم اطلاعات اولیه جمعیتشناختی (تهیهشده توسط محقق) و شاخص فعالیت کولیت اولسراتیو لیچتیگر (۱۹۹۴) بود. دادهها با نرمافزار spss نسخه ۲۰ و آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره و t وابسته تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن مشفق بر بهبود علائم جسمانی افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو در پایان مداخله (۰۱/۰ > p) مؤثر بوده است و این نتایج در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (۰۱/۰ > p).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن مشفق بر علائم جسمانی افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو، استفاده از این مداخله میتواند به عنوان درمان مکمل در کنار درمانهای پزشکی جهت ارتقای خدمات سلامت روانی و ایجاد سیاستهای مرتبط با آن در جامعه، مورد توجه واقع شود.
مینا امامی گوهری، محمدرضا صیرفی، امیر عباس واعظی، طاهره رنجبری پور، مریم مشایخ،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه وهدف: در پژوهشهای مختلفی اثربخشی آموزش ذهن مشفق بر کیفیت زندگی مبتلایان به بیماریهای مزمن بررسی شده است، اما در خصوص احتمال اثربخشی این آموزش بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو شکاف تحقیقاتی وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن مشفق برکیفیت زندگی افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو (UC) صورت گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ساله بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو شهر کرج بودند که جهت درمان در نیمه دوم سال ۱۳۹۷ به کلینیک گوارش بیمارستان باهنر مراجعه داشتند. نمونهای به حجم ۳۴ نفر از افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۷نفردرگروه آزمایش و ۱۷نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. گروه آزمایش، ۱۲جلسهی ۱۸۰ دقیقه ای آموزش ذهن مشفق را دریافت کردند و برای گروه گواه یک کارگاه آموزشی ۱۸۰ دقیقه ای برگزار گردید که در آن اطلاعات اولیهای راجع به بیماری کولیت اولسراتیو ارائه گردید ولی هیچ مداخله ای انجام نشد. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران التهابی روده - فرمکوتاه در سه مرحله پیشآزمون – پس آزمون و پیگیری یک ساله ارزیابی شدند و سپس دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و t وابسته تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن مشفق بر بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو در پایان مداخله (۰/۰۱>p) و پیگیری (۰/۰۱>p) مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: آموزش ذهن مشفق به عنوان یک مداخله مؤثر و درمان مکمل میتواند درکنار درمانهای پزشکی در جهت بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو به کار برده شود.
فروزان برارپور، فرشته کردستانی، یلدا دلگشایی، معصومه آباد،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: در دهه اخیر نقش رویکرد توجه به منابع انسانی در توسعه به علت نقش مهم عامل انسانی درفرآیند توسعه مورد توجه قرار گرفته لذا پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی ابعاد و مولفه و شاخص های توانمندسازی ماماهای شاغل در بخش زایمان بیمارستان های آموزشی شهر تهران انجام شده است.
روش ها: پژوهش حاضر کمی ، توصیفی- تحلیلی و مقطعی است. نمونه های پژوهش ۴۰۳ نفر با استفاده از معادله کوکران از میان ۴۴۹نفر مامای شاغل در بخش زایمان مراکز آموزشی درمانی شهر تهران به روش خوشهای طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با آلفای کرونباخ و پایایی براساس روش آزمون- بازآزمون انجام و داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۲ و آمار توصیفی وآزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت .
نتایج: مقایسه میانگین رتبه ها نشان داد که در بین ابعاد بالاترین رتبه با میانگین(۹۵/۳) به بعد سازمانی ،در بین مولفه ها بالاترین رتبه (۸۲/۱۱) به سلامت و ایمنی محیط کار و در بین شاخص ها بالاترین رتبه (۳۲/۳۳) به تناسب بین الزامات کاری با باورها، ارزش ها و رفتارها اختصاص دارد(pvalue <۰۰۱/۰).
نتیجهگیری: مهم ترین بعد توانمندسازی سازمانی ، مهم ترین مولفه سلامت و ایمنی محیط کار و مهم ترین شاخص تناسب بین الزامات کاری با باورها، ارزش ها و رفتارها است
مریم محمدی، باقر گل محمدی فرید،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: رنگ یکی از مهمترین و پیچیده ترین اجزا در دندانپزشکی زیبایی است. تطابق رنگ دندان با ترمیم از سخت ترین کارها در دندانپزشکی ترمیمی محسوب می شود. یکی از جنبه های مهم آموزش دندانپزشکی آموزش و فراگیری تطابق رنگ است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر روش آموزش حضوری و مجازی بر بهبود توانایی تعیین رنگ توسط دانشجویان دندانپزشکی دانشکده دندانپزشکی البرز بود .
مواد و روشها: در این مطالعهی مورد- شاهدی، ۴۰ نفر از دانشجویان دوره بالینی دندانپزشکی البرز به تصادف به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول به صورت حضوری و گروه دوم به صورت مجازی تحت آموزش تطابق رنگ قرار گرفتند. از دانشجویان خواسته شد قبل، بعد و یک ماه بعد از آموزش با استفاده از سری تعیین رنگ ویتا کلاسیک، به تعیین رنگ نمونه ها بپردازند. نتایج با آزمونهای آماری کای-دو و دقیق فیشر و با نرم افزار آماری SPSS v۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش در هر دو گروه موثر بود ولی بین روش آموزش حضوری و مجازی تفاوتی مشاهده نشد در بررسی رابطه بین جنس و ترم تحصیلی با توانایی تشخیص رنگ دندان در هر دو روش حضوری و مجازی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: آموزش حضوری و مجازی در بهبود دقت تعیین رنگ تاثیری ندارد و نیاز به تبیین و تداوم آموزشهای لازم در این زمینه در دندانپزشکان عمومی و دانشجویان دندانپزشکی جهت ارتقای سطح دانش و آگاهی آنان در زمینه توانمندی تعیین رنگ را نشان می دهد.
سیده هما حمصی، امیر همتا، جواد زبرجدی باقرپور، محمد هادی بحری،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه : با وجودی که در عصر حاضر بیهوشی و جراحی نسبت به گذشته کم عارضه تر و موفقیت آمیز تر شده است، ولی اضطراب جراحی و عوارض بعد از جراحی، همچنان به قوت خود باقی است. آموزش هایی که به بیماران داده می شود می تواند این عوارض را کاهش دهد، بر این اساس، این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر و دخیل در آموزش های بعد از جراحی به بیماران بستری در بخش های متفاوت جراحی انجام شده است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی گذشته نگر است که در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۶۸ بیماری که در بیمارستان نکویی، هدایتی، فرقانی جراحی شده اند انجام شده است.بیماران با رضایت آگاهانه وارد مطالعه شدند و یک پرسشنامه توسط پرسنل آموزش دیده بی طرف از طریق مصاحبه با بیماران در زمان ترخیص آنان تکمیل شده و کیفیت آموزش صورت گرفته و عوامل دخیل در آن بررسی شده است. اطلاعات شخصی این بیماران کاملا محرمانه مانده به طوری که مشخص نیست کدام پرسشنامه به کدام بیمار تعلق دارد و به علاوه نام جراح نیز محرمانه باقی مانده است.
نتایج : براساس گروه جراحی مورد نظر، مشاهده شد که جنسیت بیماران (۰۰۱/۰ P=)، سن بیماران(۰۰۱/۰ P=)، و نوع جراحی در آن ها (۰۰۱/۰ P=) با گروه جراحی آن ها ارتباط معنادار آماری داشته که این به دلیل اختلاف در شاخص ها در گروه های مختلف جراحی و اختلاف در بیماران آن ها است (جدول ۲). از سوی دیگر با ارزیابی و مقایسه وضعیت آموزش بیماران با اطلاعات ارزیابی شده در آن ها، مشاهده شد که تنها تحصیلات (۱۲/۰ P=) و سن بیماران (۴۸/۰ P=) بر روی وضعیت آموزش آنها تاثیر معنادار آماری داشته است، به طوری که با افزایش سطح تحصیلات، تعداد افراد آموزش دیده کاهش یافته و همچنین بیشترین فراوانی و شیوع افراد آموزش دیده در گروه سنی ۱۸ تا ۵۰ سال می باشند.
نتیجه گیری : بر اساس نتایج حاصل از این ارزیابی، برخی از عوامل موثر بر روی نتایج حاصل از آموزش بیماران مشخص گردیده و بر این اساس و با تکیه بر این نتایج می توان آموزش این بیماران را بهبود بخشید.
فروزان برارپور، فرشته کردستانی، معصومه آباد، یلدا دلگشایی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه موضوع توانمندسازی کارکنان بیشتر از قبل در کانون توجه قرار دارد زیرا رفتارهای توانمند در بیمارستانها میتواند منجر به پیشرفت در زمینه مراقبتهای بهداشتی درمانی گردد. لذا تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی توانمندسازی ماماهای شاغل در بخش زایمان بیمارستانهای آموزشی تهران انجام شد.
روش: دادهها مبتنی بر رویکرد پژوهشهای ترکیبی از نوع آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی (بر اساس داده بنیاد) و کمی (بر پایه روش پیمایشی مقطعی) گردآوری گردید. در بخش کیفی ۲۲ نفر از متخصصان و خبرگان زنان و مامایی و مدیریت آموزشی به شیوه نمونهگیری هدفمند و در بخش کمی ۴۰۳ نفر از ماماهای شاغل در بخش زایمان مراکز آموزشی درمانی شهر تهران به شیوه خوشهای طبقهای تصادفی انتخاب و در پژوهش مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق-ساخته بود. تحلیل داده در بخش کیفی به واسطه کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی به واسطه شاخصهای میانگین و تحلیل عاملی اکتشافی وتأییدی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از کدگذاری مبتنی بر روش داده بنیاد منجر به شناسایی ۵۸ گویه،۱۲ مؤلفه و ۴ بعد شامل: فردی، گروهی، سازمانی و محیطی گردید.
نتیجه گیری: نتایج بخش کمی پس از وزندهی نشان داد کلیه شاخصهای نیکویی برازش در خصوص ابعاد الگوی توانمندسازی ماماهای شاغل در بخش زایمان بیمارستانهای آموزشی تهران مورد تأیید قرار گرفته است
روح انگیز نوروزی نیا، کریم شیاسی، مهسا خدمتی زارع، پردیس رحمت پور،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: ایمنی بیمار، یکی از عناصر حیاتی برای ارائه مؤثر خدمات مراقبت سلامت است. اتاقهای عمل بیمارستانها، به عنوان یکی از پرخطرترین محلهای بیمارستانی است که نیازمند شناسایی عوامل موثر بر بروز خطا و نیز موانع گزارش دهی آن است. این مطالعه با هدف طراحی و ارزیابی ویژگیهای روانسنجی ابزارهای عوامل موثر بر بروز خطا و موانع گزارش دهی آن در اتاق عمل از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل و هوشبری در سال ۱۴۰۱ انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی تحلیلی در سال ۱۴۰۱ بر روی ۲۷۰ نفر از دانشجویان اتاق عمل و هوشبری دانشگاه علوم پزشکی البرز انجام شد. در گام اول با استفاده از مرور متون و نظرات پانل خبرگان دو ابزار عوامل موثر بر بروز خطا، و موانع گزارش دهی خطا طراحی و درگام بعد روایی صوری، محتوا، سازه، و پایایی ابزارها ارزیابی گردید.
یافته ها:پس از انجام اصلاحات درخواستی در روایی صوری، نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا در کلیه گویه ها ارزیابی و بالاتر از ۰۶۲ و۰,۷ بود. در روایی سازه، ابزار عوامل موثر بر بروز خطا در اتاق عمل با ۲۲ گویه و چهار عامل شامل عوامل فردی (۸گویه)، عوامل آموزشی-مهارتی (۶گویه)، عوامل محیطی (۴گویه) و عوامل مدیریتی(۴گویه) استخراج شد. ضریب آلفای کرونباخ عوامل مذکور از ۰,۷۹ تا ۰.۹۰ و امگا مک دونالد از ۰.۷ تا ۰.۸۷ محاسبه شد. ابزار عوامل موثر بر گزارش دهی خطا در اتاق عمل با ۱۹ گویه در سه عامل شامل پیامدهای قانونی (۱۱گویه)، عوامل مدیریتی (۴گویه) و فرآیند گزارش دهی (۴گویه) استخراج شد. ضریب آلفای کرونباخ برای عوامل از ۰.۸۶ تا ۰.۹۵ و امگا مک دونالد از ۰.۷ تا ۰.۸۹ محاسبه شد.
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، دو ابزار عوامل موثر بر بروز خطا، و موانع گزارش دهی خطا از شاخص های روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و می تواند جهت سنجش مفاهیم مذکور در در اتاق عمل از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل و هوشبری استفاده گردد. مدیران آموزشی و درمانی می توانند با شناسایی عوامل موثر بروز خطا و رفع موانع گزارش دهی آن، تصمیمات موثری در جهت کاهش موارد بروز خطا و نیز تسهیل فرآیند گزارش دهی آن در اتاق عمل های بیمارستانی اتخاذ و اجرایی نموده و بدین ترتیب موجب ارتقای ایمنی بیمار شوند.