محمد درهرج، علیرضا مرادی، جعفر حسنی، علی قائدنیای جهرمی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش علائم آسیبشناختی اختلال استرس پس از سانحه در نوجوانان انجام گرفت. مواد و روشها: بدین منظور، ۱۲ نوجوان دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحۀ ساکن در شهرستان زلزلهزدۀ هریس استان آذربایجان شرقی بر اساس نمرات مقیاس تجدید نظر شدۀ تأثیر حوادث و مصاحبۀ بالینی ساختار یافته انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش در ده جلسۀ درمان شناختی- رفتاری شرکت کردند، در حالی که اعضای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شدۀ تأثیر حوادث و مقیاس اضطراب چندبعدی بود که شرکتکنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری آنها را تکمیل کردند. یافتهها: بررسی دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس مختلط نشان داد که درمان شناختی- رفتاری تأثیر معناداری در کاهش شدت علائم آسیبشناختی اختلال استرس پس از سانحه در تمامی ابعاد داشته است. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش ضمن تأیید یافتههای مطالعات پیشین در زمینۀ اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر علائم اختلال استرس پس از سانحه، بر اهمیت مداخلۀ زودهنگام در شرایط بحران برای جلوگیری از تداوم پیامدهای منفی مواجهه با رویدادهای آسیبزا به ویژه در گروههای سنی جوان نیز تأکید میکند.
احمد عاشوری، زهرا فدایی، فاطمه جعفری، فریبا قلعهنوی، محمد درهرج، علی قائدنیای جهرمی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ سطوح اضطراب و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به افسردگی شدید و خفیف انجام گرفت.
مواد و روشها: در قالب یک طرح علّی- مقایسهای، ۲۷۱ بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی به روش نمونهگیری در دسترس و با انجام مصاحبۀ بالینی ساختاریافته انتخاب شده و به مقیاس چندبعدی جدید ارزیابی افسردگی، پرسشنامۀ کیفیت زندگی و پرسشنامۀ اضطراب بک پاسخ دادند. در مرحلۀ دوم، ۹۲ نفر از بیمارانی که نمرۀ آنها در مقیاس چندبعدی جدید ارزیابی افسردگی، دو انحراف استاندارد بالاتر یا پایینتر از میانگین بود به عنوان افراد مبتلا به افسردگی شدید (۴۰ نفر) و خفیف (۵۲ نفر) انتخاب شدند و تحلیلهای نهایی بر روی آنها انجام گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیلها حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در میزان اضطراب و کیفیت زندگی بود، بهطوری که بیماران مبتلا به افسردگی شدید در مقایسه با بیماران مبتلا به افسردگی خفیف، میزان بیشتری از اضطراب (۷۴/۱۶ = F) و سطح پایینتری از کیفیت زندگی را در هر دو بعد جسمی (۰۱/۱۵ = F) و روانی (۹۶/۲۰ = F) تجربه میکردند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، در درمان افسردگی، پرداختن به مشکلات اضطرابی و کمک به بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به افسردگی شدید بسیار حائز اهمیت است.