علی جمال محمدی، سید جمالالدین طبیبی، لیلا ریاحی، محمود محمودی مجدآبادی فراهانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: نیاز به خدمات فوریتهای پزشکی چون سایه ای همراه انسانها است و ممکن است برای هر فردی با هر شرایطی اتفاق بیافتد. سیستمهای مربوط به خدمات مراقبتهای اورژانس در کشورهای مختلف کاملا متفاوت و بسیار پیچیده و پراکنده، دارای مشوقهای مالی نادرست و زمانهای انتظار در حال افزایش بوده و از مهمترین چالشهای اورژانس است. در این ارتباط با شناخت نظام اورژانسهای پیش بیمارستانی و بیمارستانی در کشورهای جهان و ایران، عوامل مرتبط با مدیریت یکپارچه اورژانسهای پیش بیمارستانی و بیمارستانی تعیین و راهکارهایی برای زمینه سازی ارائه الگویی مدیریتی ارائه میگردد.
روشها: پژوهش حاضر براساس ماهیت، اکتشافی، توصیفی و تطبیقی و از دیدگاه طبقه بندی، برمبنای هدف، مروری، کاربردی و تحلیلی میباشد. کشورهای توسعه یافته در قسمت های مختلف دنیا برمبنای دارا بودن الگوهای قابل قبول ارائه خدمت و در دسترس بودن اطلاعات انتخاب شدند. براساس نتایج مطالعات تطبیقی، الگوی مفهومی طراحی شده و در اولین مرحله، برای دستیابی به آگاهی در زمینه مؤلفه های الگوی مدیریت یکپارچه اورژانس، ۵ مؤلفه شامل سیاستگزاری، مدیریت اورژانس، ساختار، تامین مالی و کنترل شناسایی گردید. در نهایت از آزمون فریدمن و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده گردید. برای معتبرسازی مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش به روش تعیین اعتبار محتوایی و از طریق قضاوت چند تن از متخصصان و صاحبنظران اورژانسهای پیش بیمارستانی و بیمارستانی اقدام شد. در این پژوهش برای متغیرهای کمی، میانگین، انحراف معیار و دامنه و برای متغیرهای کیفی، فراوانی و درصد، محاسبه و ارائه گردید.
یافتهها: به منظور تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی روایی سازه ای، معیارها در عوامل مرتبط بارگذاری شدند و مقادیر KMO برای هر یک از عوامل استخراجی بالاتر از ۶/۰ به دست آمد. درصد واریانس بیان شده برای عوامل استخراجی بین ۷۸/۳۸ تا ۲۶/۵۴ محاسبه شد. به علاوه نتایج آزمون بارتلت نیز کفایت تحلیل عاملی اکتشافی را برای همه عوامل استخراجی تایید نمود. همچنین بارهای عاملی بالاتر از ۳/۰ که نیز در اغلب آیتمهای این عامل مشاهده شد حفظ این آیتمها را تایید نمود ولی در برخی موارد مقادیر بارهای عاملی کمتر از ۳/۰ به دست آمد که این موارد کاندیدای حذف شدند و پس از بررسی حذف گردیدند و همانطور که انتظار میرفت وجود مؤلفه های پنج گانه برآمده از متغیرهای تحقیق را تأیید نمود. ضمناً مقادیر حاصل گویای آن بود که اولاً "میزان اشتراک متغیرها" و "همبستگی متغیرها با مؤلفه مربوط" به اندازه کافی برازش شده اند و ثانیاً بین هر متغیر با مؤلفه مربوط همبستگی مطلوبی وجود دارد.
نتیجهگیری: به منظور تامین انتظارات بیماران نیازمند مراقبت اورژانس، نیاز به اصلاح خدمات اورژانس داریم و این اقدام نیازمند سازماندهی مجدد اورژانسهای پیش بیمارستانی و ارتقای بخش اورژانس در داخل بیمارستان با بکارگیری رویکردهایی موثر بر بهبود خدمات در اورژانسهای پیش بیمارستانی و بیمارستانی در کشور ایران در قالب مدیریتی یکپارچه میباشد.